عروسک ملوس

من عروسک ملوس مامانم هستم که 7 آبان 1387 به دنیا اومدم

عروسک ملوس

من عروسک ملوس مامانم هستم که 7 آبان 1387 به دنیا اومدم

۱۰

دردونه مامان این روزا خیلی شیطون شده... چند شبه که خیلی بد می خوابه و توی طول شب چندین بار با گریه بیدار می شه و شیر میخوره می خوابه... و اول صبحم ساعت 5 و نیم یا 6 بیدار می شه و عملا مامانو بی خواب می کنه... و ساعتی که من می خوام بیام سر کار می گیره می خوابه...  

دیشب داشتم ناخنهای دستشو می گرفتم.. بر عکس همیشه که خیلی بی قراری می کرد و نمی نشست تا ناخنهاشو بگیرم.. اینبار نشست تو بغلم و مدام صورتمو می بوسید... عزیز دلم نمی دونی وقتی تو بغلمی و دستتو می ندازی دور گردنم و می بوسیم  می رم روی ابرا... غرق عشق و شادی می شم... اون موقعست که درسته می خورمت... 

صبح زود که از خواب بیدار می شه من خودمو می زنم به خواب که بلکه اون ببینه همه خوابن ... بگیره بخوابه.. اما زل می زنه بهم و منم از اینکه اینجوری زل زده بهم هر کاری می کنم جدی باشم و چشمامو ببندم طاقتم نمی گیره و می زنم زیر خنده و اونم تا خنده منو می بینه می خنده  و دیگه شیطونیاش شروع میشه... 

چند روزیه که بازم سرما خورده اما داره بهتر می شه... خدارو شکر سرما خوردگیش سخت نیست هیچ موقع.. فقط آبریزش بینی داره... بردمش دکتر و متاسفانه بازم مثل همیشه وزنش کم بود... همش 500/8 بود... خیلی ناراحت شدم.. دکتر  گفت جنب و جوشش چطوره.. گفتم زیاد... یک لحظه نمی شینه و همش راه می ره.. گفت به خاطر همینه... یه مقداری هم ریزه پیزه است... مشکلی نیست.. اما این بچه های تپلی رو که می بینم خیلی غصه می خورم.. هرچند که همیشه خودمو دلداری می دم که بچه سالم باشه بهتر از اینه که چاق باشه.. اما باز ناراحتم.. 

عسل از همون اول وزنش کم بود... از همه هم سن هاش همیشه یک تا یک و نیم کیلو کم داشت و داره... 5 ، 6 سانت هم قدش کوتاه تره... هر چی هم انواع و اقسام مولتی ویتامینها و غذاهای مقوی که دکتر می گه رو میریزم تو حلقش فایده نداره... انگار سیستمش اینجوریه... 

Photo Frames. Purple Tale

نظرات 5 + ارسال نظر
مامان سارا سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:37 ب.ظ http://dokhtaramsara

غصه وزنش رو نخور مهم اینه که سالم باشه
به این ترتیب وقتی بزرگ بشه نیاز به رژیم گرفتن نداره

عطیه سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:03 ب.ظ http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir

ای جونم به این عکسش با اون چشمای درشت خوردنیش...
عزیزم وزن اصلا معیار مناسبی نیست. سلامتی عمومی و سطح هوش و فعالیت بهترین معیار خوب بودن روند رشد کودکه...
اصلا غصه ش رو نخور ...

مونا مامان رادین سه‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:37 ق.ظ http://hedye-nabe-khoda.blogfa.com/

جووووووووووووووووووووووووونم
قربون تو برم من
مامانی من که خدا رو شکر خوب خوبم حالا دوست ندارم چاقالو باشم به جاش یه ریزه میزه خوردنیم مگه چیه ؟

همسفر سه‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:21 ب.ظ http://hamsaafar.blogspot.com

من شدم دکتر :) این وبلاگت سالمه ...

لیلا مامان فاطمه سادات چهارشنبه 11 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:32 ق.ظ http://mylovemybaby.blogfa.com/

سلام مژگان جون...جیگر این عکسش برم...در ضمن فاطمه هم مثل عسل همیشه از نظر وزن و قد کم داره و به خدا من خیلی بهش میرسم ولی به قول تو مثل اینکه سیستمش اینجوریه دیگه...عسل جون رو ببوس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد