عروسک ملوس

من عروسک ملوس مامانم هستم که 7 آبان 1387 به دنیا اومدم

عروسک ملوس

من عروسک ملوس مامانم هستم که 7 آبان 1387 به دنیا اومدم

۷

جیگر مامان یک ماهی هست که دیگه کامل راه میره .. بدون کمک گرفتن پا می شه و بدون اینکه دستشو به جایی بگیره قشنگ راه می ره.. و البته به قول دایی جون که تازه اومده مثل پنگوئن راه می ره... 

این روزا حسابی داره حال می کنه دایی جون پیششه و کلی با هم بازی می کنن.. دایی بهش می گه موشی... این خانوم خانوما هم با اده و بده و من و این کلمات نا مفهوم حسابی منظورشو می رسونه و به خواستش می رسه... 

امروز برای اولین بار که داشتم جاشو عوض می کردم گفت : جیشششه... هر روز یه چیز میگه دیگه... 

اما هنوز دندون در نیاورده.. نمی دونم چرا اینقدر دیر شد... 

16 روز دیگه به تولدش مونده... دختر خانوم شدا ... از وقتی از مسافرت برگشتیم سرما خورده 10 روزه که مریضه و نمی دونم این آبریزش بینی چرا تموم نمی شه... 

اما این جوجه حسابی حال منو جا آورد موقع رفتن و موقع برگشتن ... موقع رفتن که با ماشین رفتیم دیگه بلایی به سرم آورد  که مرگمو از خدا می خواستم .. تو ماشین بند نمی شد و حسابی کلافم کرد مخصوصا وقتی که خوابش گرفته بود...  

اگر خودم باشم ناراحت و عصبی نمی شم..اما چهار نفر دیگه بودن که حسابی به خاطر گریه های عسل کلافه شده بودن و این منو اذیت می کرد... 

برگشتنی گفتم من با هواپیما بر میگردم که به خیال خودم عسل اذیت نکنه.. اما زهی خیال باطل... تو هواپیما انگار گوشش درد گرفت.. چنان گریه ای سر داد که همه ملتی که اونجا بودن دلشون برام کباب شد.. خلاصه کل مسیر رو من توی راهرو هواپیما قدم زدم و از جلوی نگاه مردم رد می شدم و آب می شدم از خجالت..البته همه میگن خجالت نداره که .. خب بچه است دیگه... 

اینم از این دخملی ما... 

دختر قشنگم نمی دونم برای تولدت چیکار کنم... 

 

نظرات 12 + ارسال نظر
مریسام سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:59 ب.ظ http://mhgm.persianblog.ir

رسیدن بخیر عسل خانوم دیگه تو سفر مامان رو اذیت نکنیا

مریسام سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:00 ب.ظ

؟؟؟؟ منم خبر کن !!!!!

عطیه سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:26 ب.ظ http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir

سلام سلام شیرین خانوم خوشگل...
بابا ماشاالله این عسل خانومی خیلی زرنگه ها!
این دینای تنبل ما تازه تو 13 ماهگی راه افتاد. اما اولین دندونش 6 ماهگی دراومد!
این بچه ها خیلی با حالن ... تو بعضی چیزا اصلاً نمیتونی مقایسه شون کنی... در مورد دندون نگران نباش... فرناز مامان مانی قندی رو میخونی؟ اونم پسرش دندونش خیلی دیر در اومد. شاید حدود یک سال و نیمگی... در نتیجه اصلاض هم دیر نیست... رشد جسمی بچه ها خیلی خیلی متفاوته... عوضش عمر دندوناش خیلی بیشتر میشه...

ساناز سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:03 ب.ظ http://sanazhooman.persianblog.ir

عزیزم این طبیعیه.
تو مسافرت ما هم یه نینی گوش درد گرفته بود جیغ میزد.مهماندار اومد گوشاشو ماساژ داد.نازییییییییییییی

مونا مامان رادین چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ق.ظ http://hedye-nabe-khoda.blogfa.com/

سلام عسل خوشگل خاله
قربونت برم من عزیزم
مژگان جون من شنیدم دندونای بچه هر چی دیرتر در بیاد جنسش محکمتر هست . پس نگران نباش بجاش دندونای محکم و خوبی داره و در آینده از شره دندونپزشکی راحته :)

حدیثه چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:53 ب.ظ http://azizedelema.blogfa.com

سلام مژگان جون.
ماشاالله هزار الله اکبر به جون دختر خوشگلت.
عکسها خیلی قشنگ بود دستت درد نکنه. این خانم طلا ی شیرین عسل رو ببوس ازطرف من

رها مامان آریامهر پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ب.ظ http://rahakhanomi.blogfa.com

عزیزم قربونت با این ببر سواریت، از دست این ویروس جدید، ما هم از موقعی که رفتیم شمال آریامهر هی میگیره هی خوب میشه بازدوباره میگیره، خیلی ویروس بدیه، برای آریامهر 2 تا قطره بینی داد دکتر که خیلی موثر بود، خواستی بگو اسمش رو بگم مژی جون، البته با تجویز دکتر باشه بهتره.

رها مامان آریامهر شنبه 25 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 04:41 ق.ظ http://rahakhanomi.blogfa.com

مژی جون سر وبلاگت چه بلایی اومده، خودت حذفش کردی، ما رو بی خبر نذار.

مامان سارا شنبه 25 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ق.ظ http://dokhtaramsara.blogfa.com

سلام مژگان جون
چرا وبلاگت حذف شده
کی حذفش کرده ؟
هر بار سر می زنم چیزی نمی یاد و پیام می ده که چنین وبلاگی نیست !
عسلی تو این عکس خیلی خوردنی شده
حتما" براش تولد گیر
فک نکن چون کوچیکه لازم نیست ، اتفاقا " وقتی بزرگ می شه از دیدن عکسهای خودش کیف می کنه و تو دلش می گه چقدر مامان و بابام منو دوست داشتنها

لیلا مامن فاطمه سادات یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:42 ق.ظ http://ttp://mylovemybaby.blogfa.com/

سلام...چقدر نازه این عکس خانمی...جیگرش برم من(آیکون بوس)...

الی مامان سونیا چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:11 ق.ظ http://soniamirsalari.blogfa.com/

سلام عزیزم انشاالله دختر گلت همیشه سالم باشه به ما هم سری بزن ...

احسان چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:01 ب.ظ

منظور از جیگر مامان چیه؟نازتو میگی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد